بیدفا بیدفا داستان کوتاه - جوک بانک
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم دنیا در کار دنیا دو گونه‏اند : آن که براى دنیا کار کرد و دنیا او را از آخرتش بازداشت ، بر بازمانده‏اش از درویشى ترسان است و خود از دنیا بر خویشتن در امان . پس زندگانى خود را در سود دیگرى دربازد . و آن که در دنیا براى پس از دنیا کار کند ، پس بى آنکه کار کند بهره وى را از دنیا بسوى او تازد ، و هر دو نصیب را فراهم کرده و هر دو جهان را به دست آورده ، چنین کس را نزد خدا آبروست و هر چه از خدا خواهد از آن اوست . [نهج البلاغه]

داستان جالب

ارسال‌کننده : وحید در : 90/6/17 3:13 عصر

شرلوک هولمز کارآگاه معروف و معاونش واتسون رفته بودند صحرا نوردی و شب هم

چادری زدند و زیر آن خوابیدند. نیمه های شب هولمز بیدار شد و آسمان

رانگریست. بعد واتسون را بیدار کرد و گفت: نگاهی به آن بالا بینداز و به

من بگو چه می بینی؟

واتسون گفت: میلیونها ستاره می بینم .

هولمز گفت: چه نتیجه میگیری؟

واتسون گفت:

ازلحاظ روحانی نتیجه می گیرم که خداوند بزرگ است و ما چقدر در این دنیا حقیریم.

از لحاظ ستاره شناسی نتیجه می گیریم که زهره در برج مشتری است، پس باید

اوایل تابستان باشد.

از لحاظ فیزیکی، نتیجه میگیریم که مریخ در مواذات قطب است، پس ساعت باید

حدود سه نیمه شب باشد.

شرلوک هولمز قدری فکر کرد و گفت:

واتسون تو احمقی بیش نیستی. نتیجه اول و مهمی که باید بگیری اینست که

چادر ما را دزدیده اند!!!




کلمات کلیدی : داستان کوتاه